خواب ديدم که در آغوش بهار روی سجاده گل‌های نياز کلبه ای داشتم از جنس بلور در آن رو به اقاقی ها باز روی سجاده‌ی عشق افتادم جايتان سبز به هنگام سر و جانم همه تسليم و رضا با گل عاطفه‌ ها هم آواز شدم از خويشتن خويش رها غرق در رايحه راز و نياز سرخوش و مست ز گلباده‌ی عشق روح سرگشته من در پرواز 🕋 @namaz_ir