📗*کتابِ آه* 🔥 مقتل امام حسین علیه‌السلام امام در مسیر، فرد دیگری به نام " بُشر" را دیدند که از عراق می‌آمد. از او در مورد اوضاع کوفه سوال کردند. بُشر گفت: _ مردم کوفه دل‌هایشان با شماست؛ ولی شمشیرهایشان با بنی‌امیه... امام فرمودند: _ راست می‌گویی. به خدا توکل می‌کنیم. هرچه او بخواهد همان می‌شود... زمانی که عبیدالله مطمئن شد امام سمت کوفه می‌آیند، به فرمانده لشکر خود(حَصین) فرمان داد تا پاسگاه‌های مختلفی در چند مسیر ورودی کوفه قرار دهد و سربازانی را به تعداد زیاد و منظم در آن‌جا بگُمارد. در این میان، حاکم قبلی مدینه(ولید) که اکنون از مقام خود برکنار شده بود، خبر آمدن امام به کوفه را شنید. به عبیدالله نامه نوشت و گفت: _حسین سمت تو می‌آید. یادت باشد او پسر فاطمه است و فاطمه دختر پیامبر خداست. مبادا آسیبی به او برسانی، یا با او طوری رفتار کنی که بر سر خودت و خاندانت خاک مَذَلَّت بریزی!! اگر چنین کنی مردم هرگز آن‌ کار را فراموش نمی‌کنند و تا دنیا باقی است، با هیچ چیز نمی‌توانی آن را جبران کنی...! اما عبیدالله به نامه ولید اعتنایی نکرد... .. ‎‌ 🎁 @namazemahboob ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄