یک همکاری چند وقت پیش با بچه ش بشدت دعوا کرد . سر چی؟؟
با چشم خودم دیدم و شنیدم !
که چرا کتابت بسته ست ! فردا امتحان داری !
دخترش حالا شاگرد اول !
گفت خوندم تمام شده نیم ساعت دیگه کلاس زبان دارم . دارم استراحت میکنم .
مادرش فریاد زد ! فریاد هااااااا
که « نیییییییم ساعت » وقت داری ، میخوای هدرش بدی که چی؟؟؟؟!!!!!
کتاب دیگه باااز کن بخوووون!!!!!
بعد الان از اون افرادیست که میگه رای نمیدم . مهم نیست !
جای تاسف فراوان که بعضی افراد فقط تو نوک بینی مبارک رو میبینن
نیم ساعت رو میبینن ! ۴ سال عمر همین بچه رو نمیبینن !
و جالبتر اینکه الان نمیاد برای خودش تصمیم بگیره! خودش رو حساب نمیکنه ! دیگران به راحتی براش تصمیم میگیرن و چهار روز دیگه لب به شکایت و فحش باز میکنه از وضعیت مملکت! عادت همیشگی
شما که دیگه حق اعتراض نداری که !
بشین تا برات تصمیم گرفته بشه .
همون طور که داری به بچه ی ۱۶ ساله ت یاد میدی!
من!! برات تصمیم میگیرم کی ،چی بخونی! فقط بگو چشم ! تمام .