چقدر آه کشیدم برای غربت تو کبوترانه رسیدم کنار تربت تو اگرچه گنبد و گلدسته ای نمی بینم ولی پر است فضا از شمیم رحمت تو اگرچه عالَم شیعه در این غم جانسوز عزا گرفته برای تو و مصیبت تو ولی غم تو کجا و غم حسین کجا به غیر کرب و بلا نیست رنج و محنت تو ضرر نکردم اگر کل عمر گریه کنم برای قصه پر غصه اسارت تو تو خود اسیر شدی بعد کربلای حسین ولی اسیر نگشته پس از تو عترت تو هزار شکر که مأنوس با احادیثم نشسته است به جانم نسیم رحمت تو به پای خویش رسیدن به محضرت سخت است کشانده است مرا رشته محبت تو تویی که باقرِ علم پیمبران بودی که غیر وحی الهی نبود صحبتِ تو چگونه بود که با این جلال و شأن و شکوه به دست قوم حرامی شکست حرمتِ تو چقدر ناله زدم روز و شب به پای غمت چقدر آه کشیدم برای غربت تو مهدی شریفی @namazshab