باسمه تعالی
🔹🔹 *تزویر* 🔹🔹
آن شب که روحِ زندگی، تقدیر کردند
جامِ بلا برکام ِما،تدبیر کردند!
تبعید را،بادانه یِ گندم چشیدیم
بر دَردِ بی درمانِ ما تقصیرکردند
در انتهایِ یک شب جهل وخرافی
افسانه هاخواندند و ما تکفیر کردند
تاچشمه ساری شیشه ای،عطشان دویدیم
درکامِ ماشطِّ عطش، تزویرکردند
درعنفوانِ رویش وفصلِ جوانی
با صد «رسانه» روحِ ما، درگیر کردند
شور و سرورِ زندگی، مات وغم آلود
هجران چرا، در بودِ ما تفسیر کردند
تصویرِ زن بر صورتِ مردان، کشیدند
درآفرینش،شبهه و تغییرکردند!
در ما بهارِ بودن وعشق و وفا مُرد
پاییز را در مرگ ِما، تقریر کردند
آقابیا،درخاکِ گلگشتِ شهیدان
مارا به فقر و تنگدستی، پیر کردند.
محمدحسین برزویی
🍁🍂🌞🍁🍂🌞🍁🍂