🔷گفتنِ «مرگ بر امریکا» طبق کتاب مقدس زرتشتیان، گفتار نیک است 🔹 زرتشتیان در نمازهای روزانه خود، مکلّف هستند که به «اَنگرَه مَینیو» لعن و نفرین بفرستند.[1] برای «انگره مینیو» معانی زیادی بیان شده که وجه اشتراک همه معانی یک چیز است و آن هم «نیروی شر» و «ذات اهریمنی» است و به راستی کدام دولت و نهادی را در جهان امروز، سراغ داریم که بیش از ایالات متحده امریکا خون بیگناهان را بر زمین ریخته و ویرانی‌ها بر جای گذاشته باشد؟ 🔹در اَوِستا (کتاب مقدس زرتشتیان) کسی که دیوها (نیروهای شرور و پیروان بدی‌ها) را لعن و نفرین کند، ستایش شده است.[2] همچنین در اوستا می‌خوانیم که «اهریمن، دشمن و ستمگر، شکسته باد».[3] این «شکسته باد» همان معادلِ «مرگ بر» در زبان امروزی فارسی است. اگر خُرده اوستا (که بخشی از اَوِستا و حاوی دعاهای زرتشتی است) را بخوانیم، تقریباً در هر نیایش، یک یا چند بار بر اهریمن، پیروان او، بدکاران و ستمگران، لعنت و نفرین فرستاده شده است. برای نمونه در نیایش «آفرینگان دهمان» می‌خوانیم: «بدخواه، سرنگون باد!»[4] در نیایش آبزور نیز «هر کس که خواهان آزار دادن دیگران است» لعنت شده است.[5] در یَسنا آمده که زرتشت (یا شاگردان او) دعا می‌کنند که «هر کس دشمن ما و دشمن سرزمین ما هست، کور و کر و فلج شود».[6] 🔹در گاتها (که بخشی از اوستا کتاب مقدس زرتشتیان است) هم دشمنان و بدکاران، لعنت و نفرین شدند. برای نمونه می‌خوانیم: «کجاست نگهبان آیین آن سرور دادگر تا آنان -گنهکاران و بدکاران- را از زندگی و آزادی بی‌بهره سازد».[7] زرتشت، برای دشمنان خود آرزوی مرگ می‌کند. همچنین می‌خوانیم: «ای وُهومَن، بِندوَه را نابود ساز... او را با مرگ دریاب».[8] از قرار معلوم، چنان که استاد پورداود (پدر اوستاشناسی ایران گفته است) بِندَوه از سران استکبار در دوران زرتشت بود که زرتشت برای او آرزوی مرگ می‌کرد. 🔹در تاریخ زندگی زرتشت می‌خوانیم که او اختلافی با یک جادوگر پیدا می‌کند. جادوگر برای زرتشت آرزوی مرگ می‌کند و زرتشت هم برای او آرزوی مرگ می‌کند. همین سبب شد که جادوگر به همراه فرزندان و نوه‌هایش کلّهم اجمعین نابود شده و نسلش منقرض شود.[9] 📚پی‌نوشت: [1]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، ویراست دوم، 1391، ص 58-59. [2]. اوستا، فروردین یَشت، بند 89. [3]. خُرده اوستا، ابتدای (دعای) نیرنگ گشتی بستن (اوستا، به گزارش دکتر دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، ج 2، ص 581). [4]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، بهمن 1354، چاپ دوم، ص 135. [5]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، ص 111. [6]. اوستا، یَسنا 9، بند 28-29. [7]. گاتها کهن‌ترین بخش اوستا، ترجمه ابراهیم پورداود، تهران: انتشارات اساطیر، 1378، ص 273 (هات 53، بند 9). [8]. گاتها کهن‌ترین بخش اوستا، همان، ص 237 و 554 (هات 49، بند 1) [9]. ژاله آموزگار، احمد تفضّلی، اسطوره زندگی زردشت، تهران: نشر چشمه، 1386، ص 80-81 و 130-131. ادیان نت @nzartosht http://eitaa.com/joinchat/1936457733C6c13b4cde7