😳 «تا خورد کمی کباب را، خشکش زد» اموات فقید پیش چشمش آمد فرمود به صاحبِ کبابی ، قصّاب آخر گذرت به کوی ما می افتد 🌕 بداهه ی مصرع سوم با مصرع‌سوم آقای شرمسار🔻 «وقتی که گره خورد نگاهش به کباب-» برخاست ز جا و رفت با شوق و شتاب تا خورد کمی کباب را ، خشکش زد! با گوشت خر ، کباب شد ، عین عذاب! 🌕 @Shabaaneha ـــــــــــــــــــــــــ 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯