••
.
خدا را شكر، آهی هست، گاهی همدمی دارم
در اين هنگامهی بی همدمی، شادم غمی دارم
مخواه از من كه با اشكی بريزم هيبت خود را
كه روی شــــانههای خســــتهام ارگِ بَمی دارم
هـــوای بی کسی بعد از تو آن سان آدمم كرده
كه در هر خانهای پا میگذارم مَحــــرمی دارم!
برای سيب دادن دستِ مردم، شـاخه خم كردم
شما دسـت كجی دارید و من دست خَمی دارم
كـــــويری با تفـــــاخر گفت: دريا بوده ام روزی
تو اما قطـــــرهای! گفـــتم: اقلاً مـن، نَمی دارم!
چيَم جز«اشک و آه و خشم وغربت؟» پس رهايم كن
كه با اين «آب و باد و خاک و آتش»، عالمی دارم!
#حسین_زحمتکش
.
•••