تولد امام‌حسن لب ساحلم میگم با دریا توو کویرم و میگم با صحرا آسمون و ابر و بارون دیدن حسنی شدم به لطف زهرا داره کهکشون یا حسن میگه داره آسمون یا حسن میگه هرچی قلبمون یا حسین گفته ضربانمون یا حسن میگه عشق منه از قدیم بیمه شده زندگیم رو لبمه یا کریم جانم حسن روز و شب دنبال مجتبی میرم با حسن این روزا کربلا میرم وقتی زهرا هرشب یا حسن گفته یا حسن میگم من تا خدا میرم #### از ازل حسن رفیقم بوده مهربونترین شفیقم بوده تا که یادمه یه عشقش یک عمر « یا حسن » روی عقیقم بوده میوه ی دل کوثره آقام آره شبه پیغمبره آقام وقتی می کشه توو جمل شمشیر انگاری خود حیدره آقام ای تو سایه ی سرم ای تو قبله ی کرم ای امیر بی حرم جانم حسن سر بدخواهاته تا ابد پائین پُر شده خونه ت از سائل و مسکین سر سفره ت یک عمر ما نمک خوردیم ما جذامی هاتیم ، پیش ما بنشین ### یه گدا از این حوالی اومد یه گدا با دست خالی اومد یه کبوتر از شب دلتنگی با همه شکسته بالی اومد اومدم بگم شهریار اینجاس ساحل دل بیقرار اینجاس اومدم بگم با جذامی ها سائلا بیاین سفره دار اینجاس ای بهار ما حسن ای قرار ما حسن ای نگار ما حسن جانم حسن وارث بر حقّ حضرت مولا پسر اوّل حضرت زهرا تو ولایت داری بر حسین حتی دور تو می گرده زینب کبری