ا🔲🔳🔲🔳 ا🔳🔲 ا🔲 ا🔳 ا❁﷽❁ا 🔳 علَيْكُمْ بِالتَّفَقُّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً ظهور آیه شریفه ۱۲۲ سوره توبه (لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّين)؛ و نیز روایت امام کاظم (علیه السلام) (فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِيلَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا)؛ دلالت داشت بر اینکه فقه توقف بر احکام ظاهری عملی نیست، بلکه مراد شارع از امر به تفقه در دین، تفهّم در حقیقت دین، غور در معاریض و الحان کلام معصوم و وصول به معرفة الإمام است. برای درک أفضل و أحسن این معنا از روایت دیگری که ذیل آیه شریفه ۱۲۲ سوره توبه آمده استفاده می کنیم. این روایت که در مقام تشریح معنای فقه است، می تواند أدل الدلیل برای تایید مقصود ما باشد. ▪️امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «تَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ، فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ مِنْكُمْ فَهُوَ أَعْرَابِيٌّ‏»؛ در دین تفقه کنید، پس همانا کسی از شما که در دینش تفقه نکند، أعرابی است. 📓بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۱، ص۲۱۵ 🔸 آغاز روایت شریفه با صیغه امر است که ظهور بر وجوب دارد، سپس امام (علیه السلام) علت وجوب را در جمله بعد تبیین می فرمایند. یعنی تفقه و تضلع در فهم دین بخاطر این است که اگر کسی تلاش در این فهم نکند، أعرابی است. پس از مفاد این روایت به دست می آید که عدم تفقه مساوق اعرابی بودن است. محتوای روایت مذکور، با أسناد دیگری در منابع آمده است: ▪️همان حضرت (علیه السلام) می فرمایند: «عَلَيْكُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِي دِينِ اللَّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً، فَانَّهُ مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینِ الله لَم یَنظُرِ اللهُ الیهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَم یُزَکِّ لَهُ عَمَلاً». 📓الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۳۱ 🔸 بار دیگر در این روایت حضرت در سیاق و هیئت امر، به تفقه در دین دستور می فرمایند. امر بر تفقه در قالب جمله مرکبی است که صدر آن پایه و بیانگر مراد اصلی حضرت می باشد و ذیل آن پیرو و بعبارتی می تواند مفسّر کلام ایشان باشد. اتصال جملات پایه و پیرو با حرف "واو" است. به طور کلی استعمال "واو" در زبان عربی جهت ايجاد نسبت ميان معاني مختلف و ارتباط بين المفاهيم است. به بیانی دیگر تفقه در تقابل با أعرابی قرار گرفته که مفسّر معنای فقه است. یعنی کسی که در فهم دین تلاش نمی کند، أعرابی است. ◀️ همانطور که ملاحظه شد، اسلوب و سیاق این روایات واحد است. تعریف فقه در این روایات در قالب «تعرف الاشیاء بأضدادها» بیان شده است. به عبارت دیگر "مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ" مساوق "أَعْرَابِي" است؛ «تَفَقَّهُوا وَ إِلَّا أَنْتُمْ أَعْرَابٌ جُهَّالٌ». یعنی کسی که فهم عمیق در دین ندارد، أعرابی یا بسیار جاهل است. 🔳 🔲 🔳🔲 🔲🔳🔲🔳