خرد را یافتم گفتم علی (علیه‌السلام) کیست ❤️ خرد را یافتم گفتم علی (ع) کیست ❤️ بگفت آنکس که وصفش حد کس نیست ❤️ علی (ع)حسینست در آئینه غیب ❤️ که وصفش از زبان ما بود عیب ❤️ علی (ع) ویران نشین عرش پیماست ❤️ از این پایین تر از آن نیز بالاست ❤️ گه از اوج فلک بر خاک بیینش ❤️ گهی از خاک بر افلاک بینیش ❤️ نه لوح و نه سپهر و نه قلم بود ❤️ علی (ع) عبد خدا پیش از عدم بود ❤️ همه در هر زمان وصفش شنیدند ❤️ نمی دانم ورا کی آفریدند ❤️ علی (ع) روشنگر پیش از زمان هاست ❤️ علی (ع) خورشید آنسوی مکان هاست ❤️ علی (ع ) سری مگو در ذات معبود ❤️ علی(ع ) عبدی که پیش از بود هم بود ❤️ علی (ع ) چشم خدا دست خدا بود ❤️ خدا داند که کی بود و کجا بود ❤️ چه می گویم که میداند علی کیست ؟ ❤️ علی(ع )اعجوبه ای در ملک هستی است ❤️ علی (ع ) با آن که از هر اوج بالاست ❤️ بهر کس بنگری گوید وی از ماست ❤️ علی(ع ) با حق و حق با او چو پرگار ❤️ یدور الحق علیه حیثما دار ❤️ علی (ع ) ماهی که در هر دل درخشید ❤️ بیک شب در چهل منزل درخشید ❤️ علی (ع ) هم حق بود هم محور حق ❤️ گواهی می دهد پیغمبر حق ❤️ علی (ع ) آه دل بشکسته دل هاست ❤️ علی (ع ) فریاد از عصیان خجل هاست ❤️ علی (ع ) شمعی که عمری بی صدا سوخت ❤️ چراغ عدل را در عالم افروخت ❤️ که غیر از او بقاتل شیر بخشید ؟ ❤️ که جز او خصم را شمشیر بخشید ؟ ❤️ شب معراج نشنیدی که احمد ❤️ در آن خلوت سرای حی سرمد ❤️ بهر جانب که چشم خویش بگشود ❤️ علی (ع ) بود و علی (ع ) بود و علی(ع ) بود ❤️ گهی بالا نشین بزم دادار ❤️ گهی ویرانه را شمع شب تار ❤️ چنان با مستمندی می شدی دوست ❤️ که میپنداشتند این مقتدا اوست ❤️ سراپا اشک بود و خنده می ❤️ نشاط کودکی را زنده می کرد ❤️ بیابان را چنان از اشک پوشید ❤️ که هر نخلی ز چشمش آب نوشید ❤️ علی (ع ) ای سر نامعلوم هستی ❤️ علی (ع ) ای اولین مظلوم هستی ❤️ علی (ع ) ای ناشناس آفرینش ❤️ علی (ع ) ای انبیاء را از تو بینش ❤️ قلم لرزان زبان قاصر سخن پست ❤️ تهی دستم تهی دستم تهی دستم ❤️ چه گویم تا نریزد آبرویم ❤️ تو خود گو کیستی تا من بگویم ❤️ تو ابر فیض و ما دشت کویریم ❤️ تو فریاد رهائی ما اسیریم ❤️ تو شاه هر دو عالم ما گدائیم ❤️ تو دست حق و ما بی دست و پائیم ❤️ شجاعت تکیه بر تیغ تو داده ❤️ جوانمردی به پایت ایستاده ❤️ ادب تعظیم برده بوذرت را ❤️ شرف بوسیده دست قنبرت را ❤️ بزرگی بنده کوچکتر تواست ❤️ بلندی خاک مقداد در تو است ❤️ بلاغت را سخن های تو ❤️ فصاحت تکیه بر تیغ تو داده ❤️ ولایت آب از جوی تو خورده ❤️ محبت میوه از باغ تو برده ❤️ عبادت بوسه زن بر بوریایت ❤️ شهادت خاک محراب دعایت ❤️ تو حقی و حقیقت را زعیمی ❤️ طریقت را صراط المستقیمی ❤️ تو از صبح ازل با حق نشستی ❤️ تو تا شام ابد هستی و هستی ❤️ تو ممدوح خدا در هل اتائی ❤️ تو مصداق نزول انمائی ❤️ تو در از قلعه خیبر گرفتی ❤️ تو جا بر دوش پیغمبر (ص) گرفتی ❤️ الا رنج دو عالم را خریده ❤️ الا فریادهایت ناشنیده ❤️ الا ای از رعیت دیده آزار ❤️ سخن با چاه گفته در شب تار ❤️ غمت را از شرار آه پرسم ❤️ روم در کوفه و از چاه پرسم ❤️ الا چاهی که رازت در درون خفت ❤️ بگو شبها علی (ع) با تو چه میگفت ❤️ چرا راز علی (ع) در دل نهفتی ❤️ چرا خاموش ماندی و نگفتی ❤️ کدامین گنج در گنجینه داری ❤️ برون ریز آنچه را در سینه داری ❤️ بگو تا باز دانش جان بگیرد ❤️ بگو تا تیرگی پایان بگیرد ❤️ بگو تا نور از عالم برآید ❤️ شرار از (سینه) میثم برآید ؛❤️❤️❤️❤️❤️ ●◉✿ @𝓝𝓪𝓼𝓮𝓻𝓪𝓽_𝓜𝓪𝓱𝓭𝓲 ✿◉● ناصرات المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف