‍ ⚜️سخنراني آيت الله ناصري⚜️ داستان زیبای حضرت سليمان علیه السلام با بزرگ مورچه ها طبق نقل‌ها، باد حضرت سلیمان علیه السلام را با تختی که چهار صد کرسی طلا و چهارصد کرسی نقره داشت، و روی آن، فرش گذاشته بودند، مثل هواپیما می برد. بزرگ مورچه ها - آن‌ها هم بزرگ و کوچک دارند؛ آن‌ها هم سلطانی و نظمی دارند. گفت: «برويد به خانه هایتان اینجا نمانید. اين‌ها یکدفعه از تخت پیاده می شوند- شعور هم كه ندارند- شما را زیر دست و پا له می کنند.» این جملات را به مورچه ها گفت. مورچه ها همه به خانه هایشان رفتند. باد، نطق این مورچه را به حضرت سلیمان رساند. (نمل:18). حضرت سلیمان گفت: «برويم پایین، ببینیم به چه مناسبتی این تهمت را زد و گفت: اين‌ها شعور ندارند.» باد، حضرت سليمان را به زمین گذاشت. حضرت سليمان گفت: «مورچه را بیاورید.» مورچه را آوردند و به او گفتند: «شما به چه مناسبت به مقام نبوت و به مقام بنده های خدا که اشرف موجودات هستند، توهین کردی؟» گفت: «یا نبی الله! اول که پوزش می طلبم. ثانیاً اینکه من مدیر اين‌ها هستم، بزرگ اين‌ها هستم. منظورم دو جهت بود؛ یکی اینكه عظمت شما را نبینند و غافل از ذکر حق بشوند. اين‌ها وقتی این عظمت و بزرگواری را دیدند، در عظمت سلطنت تو فکر می کنند و از ذکر و یاد خدا غافل می شوند؛ برای همين نخواستم بایستند و ببینند؛ بلكه خواستم به خانه هایشان بروند و مشغول ذکر خدا بشوند. جهت ديگر اينکه گفتم: شاید اطرافيان شما بدون اجازه شما از تخت بیرون بیایند و ندانسته یکی از این بنده های خدا را له کنند. قصد من ابداً توهین به مقام نبوت نبوده است.»( البرهان ، ج4، ص208.) پس همه موجودات نطق دارند. همة‌ موجودات مشغول تسبیح و تهلیل حضرت حق هستند؛ لذا طبق آیه شریفه حضرت سلیمان می گوید: «سخن گفتن پرنده‌ها را به ما یاد دادند»( نمل/16)؛ پس نطق، اختصاص به انسان ندارد و همه موجودات حرف می زنند. 114/خ/95 كانال رسمي آيت الله ناصري @naseri_ir