📪 پیام جدید
اومدن تجربی اون از دیشب بود پریشب بود خواب می دیدم شیمی میخواد بپرسه هنوز مندلیف رو درست حفظ نیستم تو خوابم اینم از دیشب که خواب می دیدم یکی از معلم هامون امتحان گرفت وقت کم آوردم سوال آخری رو چرت و پرت نوشتم بعد رفتم از مسئول جمع آوری برگه ها برگه مو گرفتم سوال آخر رو درست کنم(باید شعر می سرودم تو سوال چون اهل شعر سرودن هم هستم یذره فشار بیارم و حسش باشه اوکیه ولی تو خواب قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید شده بود)الانم از صبحی دستم شکست از بس مدلیف و شیمی نوشتم حالام اومدم ریاضی بنویسم هنوزباید برم فیزیک هم یکم مونده زیست هم یک صفحه هست زبانمم هست لامصب شیمی روهم باید مرور کنم معلم میگه تا فصل اول تموم بشه از اول کتاب می پرسم فرداهم دو زنگ پشت هم شیمی داریم اصلا یه وضعی...
#دایگو