بنظر من این محبت به دوست ،
یه چیز طبیعیه
آدم ،
یه موجود اجتماعیه !
و با دیگران ارتباط برقرار میکنه!
= و این از بدیهیاته!!!
و حالا ،
این موجود اجتماعیه ما ،
که میاد با دیگران معاشرت ، رفت و آمد و دوستی میکنه ،
این افراد رو بر چه اساس انتخاب میکنه؟
یعنی بر چه اساسی ،
انتخاب میکنه که با کی دوست باشه و رابطهش رو ادامه بده؟
خب معلومه ،
یکی از مهممممم ترینِ این معیار ها ،
علاقه است!!!!!!!
ادم با کسی ارتباط برقرار میکنه و دوستیشو باهاش ادامه میده ، که دوسش داره!
طبیعتا هیچکدوم از ما ،
با ادمایی که دوسشون نداریم ،
دوست نمیشیم!
و رابطه مونو باهاش ادامه نمیدیم!
مگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر
اون رابطه ، یک رابطه اجباری باشه!
مثلا
توی مدرسه ،
معلم تو رو با کسی همگروه میکنه که تو هیچ علاقه ای به اون شخص نداری ،
ولیییییی
بخاطر درس مجبـــــوری،
که تا زمان اتمام کارگروهی با اون همکلاسیت ارتباط داشته باشی!
پس این یه استثنائه !!!!!
ولــــــی
در حالتهای غیــــــرِاستثناء ،
که اجباری تو کار نباشه ،
ادم همیشه میره سمته کسی که دوسش داره!
=== پسسس این طبیعته انسانه
این از این
.
.
حالااااااا
من حس میکنم جدیداً،
میخوان یه جوری غالب کنن به همه ،
که این محبتا ،
همه شون،
همون چیز بده است😬
درصورتیکه من فکر میکنم در ۹۹/۹۹۹۹۹۹۹۹ ٪ مواقع،
این ، همون چیز بده نیــــست!!! 🙌
ولیییییی ،
انگار میخوان به زوووور،
بهت تلقین کنن که: اره ...این همونه ...
خوده خودشه .....😈
.
.
البته البته البته
شاید اون فیلما ،
۱ ٪ هدفشون این نباشه و نخوان غالب کنن این رو ،
و این اتفاق ( یعنی همون تصور غلط درمورد رابطه خودت با بقیه)
صرفا کار ذهن باشه !
یعنی چی؟
یعنی
چون تو توی فیلم ،
چشمت دیده که بعد از اتفاق a ،
نتیجه ی b حاصل شده ،
پـــس
ذهن توأم
اینو شبیه سازی میکنه
و اینو مثه یه الگو میذاره رو کارای خودت !
یعنی چی؟
یعنی با رخ دادن اتفاق a ، ذهن تو میگه : آهاااا،
پس الان باید نتیجه ی b رخ بده!!!!!!
در صورتیکه اینجوری نیــــست!!!
.
.
.
البته ، من مطمئن نیستم،
چون فرصت نبوده این فیلمارو ریز و دقیق و با جزییات ،
مورد بررسی قرار ندادم و نمیتونم ۱۰۰ درصدی حرف بزنم؛
اممممااا با توجه به یه سری چیزایی که خیلی وقت پیش توی نت خوندم ،
و همچنین ،
با توجه به یکسری نکات روانشناسی_رسانه ای_فرهنگی ،
انگاری این فیلما ،
اومدن ساده ترین چیزا رو ،
نسبت دادن به اون مسئله ی بد!
که بنظرم ، این
یک روشِ ،
برای جا انداختن مفاهیمی که مدنظر دارن.
( منظور از «این» ، استفاده از اعمال عادی و ساده و روزمره در روابط ادمهاست)
چرا که اکثر غریب به اتفاق جامعه هدف ، انسانهایی هستند که پاکاند!
و همچنین سالم اند!
پس
چطور باید این انسانهای پاک و سالم رو ،
یک نخ اتصالی بین اینها ، 🧵🪡
با اون شکل ایده آلی
که خودشون میخوان ایجاد کنن؟
((این ایده آل ، لزوما یک مدل اسلامی نیستا ، ممکنه ایده آله اونا ، یه فرد با یه گرایش های ساختگی باشه))
یعنی
چطور بیان یک «وجه اشتراکی» 🪢،
بین اون بازیگر نقش خاص ،
و این مخاطب هدف ایجاد کنن؟
چطور به مخاطب بقبولانند :
که شما دوتا شبیه به هم هستید؟ 👥
در حالی که این مخاطب هدف ،
اونقدر پاکه و اونقدر انسانه خوبیه ،
که هیچکدوم از اون کارایی، که مطلقا
معنی اون چیز بده رو میده، انجام نمیده!
پسسسس
چاره ای نمیمونه که سازنده بیاد :
عادی ترین مسائل رو ، به اون چیز بده ربط بده!!!
چرا که دیگه هیچ راه چاره ای ،
بعنوانِ« اولین قدمِ نفوذْ به ذهن مخاطب» برای به هم نزدیک کردنش با اون نقش خاص ، نداره.
.
مثال بزنم:
.
مثلا
طرف دست میده با دوستش ، یهو ذهنش میره به اون سمت
چرا؟ چون همین دست دادن ساده رو ،
توی فیلم ،
بین دو نفر که نقش چیز داشتن ،
بولد کرده بودن!
انگاری فقط کسایی که گرایش خاص دارن ، باهم دست میدن!!!!!!
یا بغل کردن دو نفر که نقش بد داشتن رو بولد کردن ،
بعد طرف اگه دوستش بغلش کنه ، ذهنش شبیه سازی میکنه اون سکانس از فیلم رو ،
و فکرش میره اون سمت
و
ممکنه احساس بدی نسبت به خودش ،
یا به دوستش ،
بهش دست بده
.
.
.
بعدش میدونین چی میشه؟
فرد ،
در اثر طبیعی ترین و عادی ترین روابط دوستانه اش در مدرسه ،
در فامیل یا هر جای دیگه ای ،
همش یه حس عذاب وجدان میگیره
و
دائما ذهنش درگیره اینه که:
_من یه آدم بدم
_من با بقیه فرق دارم
_من فلانم و بهمانم و ...
.
.
.
و بنظر میاد
این درگیریه ذهنی ،
و این بررسی های مکرر همه ی اعمال ،
آرامش فرد رو به هم میزنه ...
کلا شاید از روند طبیعی زندگی خارج بشه بچه ...