📚 حجربن‌عدی در سخنانی که حاکی از محبت زیاد او به اهل بیت پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم بود ولی لحنی گستاخانه و دور از ادب داشت به امام حسن گفت: به خدا سوگند دوست داشتم در این روز تو مُرده بودی و ما هم با تو مُرده بودیم و چنین روزی را نمی‌دیدیم که ما از نبرد با معاویه با نارضایتی و رنجیدگی خاطر برگشتیم، ولی دشمنان ما شاد و راضی از صحنۀ نبرد خارج شدند. سخن او بر امام حسن علیه‌السلام گران آمد و چهرۀ آن حضرت را دگرگون ساخت. امام حسین علیه‌السلام به حجر اشاره نمود، و او را ساکت کرد. در این هنگام امام حسن فرمود: »ای حجر ! همۀ مردم آنچه را تو دوست داری نمی‌پسندند و عقیدۀ همۀ آنها مثل تو نیست. کاری را که من انجام دادم، جز با هدف نگاه داشتن و بقای تو (و امثال تو) نبود و ارادۀ خدا هر روز به‌گونه‌ای است. 📌 برگرفته از ص 299 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل