در تجربه نزدیک به مرگ، وقتی اعمال من مرور می شد، صدای وحشتناکی از سمت چپم آمد! صدا شبیه جیغ یک زن بود! نگاه کردم. زنی را دیدم که روی زمین می کشیدند.
زمین حالت سنگلاخ داشت و گویی میخ هایی از زمین بیرون زده بود!
ردی از خون روی زمین مانده بود! باوحشت به این صحنه ها نگاه می کردم.
زن را داخل یک رودخانه انداختند. حرارت این رودخانه و بوی تعفن آن از دور حس می شد.
او جیغ میزد و همینطور با جریان آب مذاب جلو می رفت. کمی دورتر، احساس کردم ارتفاع آب کم شده!
یکبار دیدم حیوانات درنده به این زن حمله کردند و بدن او را تکه تکه کردن و...
با حیرت این صحنهها را نگاه می کردم که بار دیگر بدن او در همان محل قبل، تشکیل شد و همین ماجرا ادامه پیدا کرد.
هر سوالی در ذهن من ایجاد می شد، جوابش را به من می فهماندند.
آری این عذاب زنی مسلمان بود که در دنیا، به بی حجابی و بی حیایی مشهور بود و دستورات خدا برایش اهمیتی نداشت...
مصاحبه با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ در اصفهان. شهریور ۱۴۰۱
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63