🌸بعد از فوت پدر ، براش کامپیوتر گرفتیم تا سرگرم بشه. در حال گوش کردن صدای بود. 🌺گفت: من از عصر تا حالا دارم سی دی آوینی رو گوش میدم. عجب جملات عجیبی داره 🌼گفت: اولین جمله‌اش بدنم را لرزاند. نزدیک به پنجاه بار گوش دادم. انگار آوینی با من داره صحبت می‌کنه! 🌸گفتم: کدام جمله رو می‌گی؟! گفت: گوش کن و بعد جمله را پخش کرد: راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد. هر کس از هر کجا بدین صلا لبیک گوید جزء ملازمان کاروان کربلاست... مبادا روزمرگی‌ها شما را از حضور تاریخی خویش غافل سازد." 🌺همه جملات شهید آوینی عجیب بود. اما این جمله تمام فکر سید علیرضا را مشغول کرده بود. گویی این نوای کربلایی او را صدا می‌کرد. فردا رفت و تعدادی از کتابهای را خرید. بعد هم رفته بود سر مزارش در گلزار شهدا. 🌼 تحولی عجیبی در زندگی سید ایجاد کرد که تا پایان عمر همراهش بود. 📙همسفرشهدا. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63