🔻 یادداشت اختصاصی روشنا 👤 محسن احمدی / کارشناس فرهنگی ⚫️ از فرهنگ غفلت کنیم، امام‌کُش هم می‌شویم! 🔻 شاید اگر کسی به ما بگوید روزی خودت به دست خودت امامت را خواهی کشت، لبخند تمسخرآمیزی به او بزنیم و بگوییم «قرصهایت را نشسته خورده‌ای؟!» اما واقعیت آن است عرصه فرهنگ، می تواند ما را به امام کشی هم وادارد! 🔻 عرصه فرهنگ، عرصه جنگ روایتهاست. عرصه کشاکش دیدگاه ها و تقابل نظرهاست. دیدگاه و سخنی که بیشتر پذیرفته شود، فرهنگ سازتر است. 🔻 مردم روزگار امام حسین (ع) حدود نیم قرن (از زمان رحلت حضرت رسول تا واقعه کربلا) زیر رگبار جنگ روایتها بودند و دیدگاه های نخبگان فرهنگی و مذهبی جامعه، جهت دهنده جامعه شده بود. 🔻 معاویه رسما و علناً به عوامل خود در سراسر جهان اسلام اعلام کرده بود که در تمام نمازهای جمعه و جماعت و در هر خطبه و منبر باید علی (ع) و اولاد او لعن و نفرین شوند و در عوض از فضایل دستگاه اموی سخن رانده شود. 🔻 این عملیات فرهنگی و نرم معاویه وقتی با جهالت، بیسوادی، ترسویی و طمع‌کاری جامعه مسلمانان همراه شد، کشتن امام حسین (ع) که هیچ، حتی پرپر کردن کودک 6 ماهه و اسارت بردن ناموس آل الله را هم توجیه کرد. 🔻 معاویه به پشتوانه ثروت هنگفت بیت المال، گروهی از صحابه منحرف شده و تابعین (مانند ابوهریره، عمرعاص و مغیره) را وادار کرد تا علیه امام علی (ع) و خاندان ایشان حدیث جعل کنند تا حضرت از چشم مردم بیفتد. 🔻 انبوه احادیث جعلی در مجالس مسلمانان زبان به زبان و منبر به منبر چرخید تا آنجا که کشتن اولاد علی (ع) نه عملی مستحب حتی بلکه واجبی دینی برای برخی فرض شده بود. 🔻 شاید 50 سال پیش از واقعه کربلا اگر به هر یک از سرداران سپاه یزید می‌گفتند روزی دستشان به خون عزیزترین مخلوق خدا آلوده خواهد شد، به هیچ وجه باور نمی کردند اما جنگ نرم فرهنگی خاندان اموی همه آن‌ها را امام کُش کرد.