📖 افتاده در این راه، سپر‌های زیادی یعنی ره عشق است و خطر‌های زیادی بیهوده به پرواز میندیش کبوتر! بیرون قفس ریخته پر‌های زیادی این کوه که هر گوشه آن پاره لعلی است خورده است بدان خون جگر‌های زیادی درد است که پرپر شده باشند در این باغ بر شانه تو شانه به سر‌های زیادی از یک سفر دور و دراز آمده انگار این قاصدک آورده خبر‌های زیادی راهی است پر از شور، که میبینم از این دور نی‌های فراوانی و سر‌های زیادی هم در به دری دارد و هم خانه خرابی عشق است و مزین به هنر‌های زیادی بیچاره دل من که در این برزخ تردید خورده است به، اما و اگر‌های زیادی جز عشق بگو کیست که افروخته باشند در آتش او خیمه و در‌های زیادی 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾