✍تفسيري از : چه بسا مسائل عرفاني كه در قرآن و اين هاي ائمه اطهار سلام الله عليهم و به ویژه مسائل عرفاني هست كه اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودي ممكن است ادراك كنند، بفهمند عناوين را، لكن آن ذوق عرفاني چون حاصل نشده است، نمي توانند وجدان كنند. آيه شريفه در قرآن فرمود: 💠ثم دني فتدلي فكان قاب قوسين او ادني. مفسرين و فلاسفه در اين باب صحبت ها كردند؛ لكن آن ذوق عرفاني كم شده است. 💠الهي هب لي كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتي تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الي معدن العظمة و تصير ارواحنا معلقه بعز قدسك الهي و اجعلني ممن ناديته فاجابك و ناجيته فصعق لجلاك. 🔹اين ها عناوين شان را خيال مي كند، انسان، خوب، ما هم مي دانيم. نه عارف و نه فيلسوف و نه دانشمند نمي توانند ذوب كنند، چي هست مسئله. مسئله فصعق لجلالك كه مبدا آن قرآن است. 💠و خر موسي صعقا؛ مسئله اي است كه انسان گمان مي كند كه خوب افتاد غش كرد «صعق» يعني: غش كرد؛ اما اين غش چي بوده است؟ ❓غش حضرت موسي چه بوده است؟ اين مسئله اي نيست كه غير موسي بفهمد يا : دني فتدلي را، اين مسئله اي نيست كه غير آن كسي كه «دنو» پيدا كرده است بتواند فهم كند، ادراك كند، ذوب كند. يا همين جملاتي كه دراين بزرگ است و بعض جملات ديگري كه در آن هست، مسائلي است كه به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است. رياضات بسيار مي خواهد تا انسان بتواند بفهمد كه ناجيته [با فتح تا] نه ناجيته [با ضم تا] «ناجيته» اين چي است؟ ⚜خدا با آدم مناجات مي كند، چي است مناجات؟ ❓چه خواسته اند ائمه؟ 📚صحيفه امام، ج17، ص457 و 458🍀👇 🆔https://eitaa.com/nasimefaze