ضریح چشم من و آفتاب روی شما به سجده  ام که ببوسم غبار کوی شما کبوتر نفسم از گلوی گریه  پرید برای عرض  ارادت   به سمت و سوی شما نقاره های  نیایش  به ذکر تان مشغول   نمازو مسجد و منبر به گفتگوی شما از اعتبار شما هر گدا شود سلطان گرفته عزت و ارزش از آبروی شما لبان تشنه ی من در  اجابت سحری خدا کند بشود تر از آن سبوی شما دوباره چشم ترم در هوای باریدن ببین بهانه گرفت این بهانه جوی شما ارسالی اعضای محترم کانال نسیم رحمت الهی @nasimerahmatelahi