چند روایت مستند از جنایت‌های وحشیانه 🔸جلسه اول دادگاه رسیدگی به شکایت ۴۲ نفر از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین از مریم و مسعود رجوی برگزار شد. تعدادی از این افراد در دادگاه، شکنجه‌های منافقین را روایت کردند. ▪️شکنجه به دلیل پشیمانی 🔹اردشیر درویشی، یکی از جداشدگان از منافقین: حدود ۱.۵ سال بعد از پیوستن به منافقین تازه متوجه شوم که اشتباه کرده‌ام. در سال ۷۳ چون دیگر نمی‎خواستم با آن‎ها باشم به مدت ۴ ماه در یک سلول یک‌ونیم متری زندانی بودم. آن‎جا با انبردست و کابل شکنجه شدم و من را از پا آویزان می‌کردند. در آن مدت انگار در غار زندگی می‌کردم. ▪️خانواده بزرگترین دشمن فرقه 🔹علی مرادی: زمانی که در کمپ اشرف بودیم سازمان، نامه خانواده‌های ما را دست‌کاری می‌کرد. به‎عنوان مثال در نامه‎ای به من گفتند که همسرم را گرفتند و اعدام کردند. سران فرقه به دنبال متلاشی کردن خانواده بودند تا جایی که شخص سرکرده فرقه در تابلویی نوشته بود خانواده مساوی فساد است. مریم رجوی می‎گفت زنانتان بر شما حرام و به مسعود رجوی حلال است. بزرگ‌ترین آرزوی ما استفاده از سرویس بهداشتی، غذای خوب و استحمام بود. ▪️۱۸ سال فراق 🔹لیلا قاسمی، خواهر یکی از اعضای فرقه: ۱۸ سال است که برادرم را ندیده‎ایم؛ برادرم حبیب‌الله سال ۸۱ به یونان رفت اما افراد رجوی او را با فریب به اردوگاه اشرف بردند و تازه فهمید که چه بلایی سرش آمده‎است. هنوز از او خبری نداریم. ▪️محاکمه برای دیدن مادر در رویا 🔹صمد اسکندری: یک روز خواب مادرم را دیدم وقتی اعضای فرقه متوجه شدند که خواب مادرم را دیده‌ام جلسه بزرگی را تشکیل دادند و از من خواستند که در آن جلسه اقرار کنم که چرا خواب مادرم را دیده‌ام؛ ما مجبور بودیم در گرمای ۵۰ درجه عراق در اردوگاه اشرف، علف‌کنی کنیم. https://eitaa.com/doostanevelayatmadar🌎