#سحرنامه
💠هشـتمـین سـحـر
أَنَا لاَ أَنْسَى
أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا
مناىخدا
عطاوبخششهاوپردهپوشیهايترا
برمن،درداردنيا،هرگزفراموشنخواهمكرد...
و امان از فراموشی
که بزرگترین آفت #عقل است
و گاه درمان نمیشود
تا آنکه آدمی را به خسران و عقوبت میکشاند...
#فراموشی
همان بهانه و دستاویزی است که
اهل مدینه را
در مقـــ⚔ــابل دختر پیامبر قرار داد
و این سوال
برای همیشه در تاریخ بی جواب ماند که
اَنَسیتُ الغَدیرا....؟
اما خدای من
تو را هزاران سپـ🤲🏻ــاس که
مرا از غافلان به نعمت #ولایت قرار ندادی
درست است که
در این مسیر
بارها نمک محبتت را خوردم و نمکدان حیا را شکــــ💔ـستهام
اما هنوز مزه شهد گوارای ولایت را از یاد نبردهام
و هنوز کبـــ🕊ـــوتر دلم
هر چند پر شکسته و خسته
ساکن کنج صحن انقلاب حضرت یار است
تا اگر او بخواهد
در حال زارم انقلاب کند
سحر هشتم است
و آخرین ساعـــ⏰ــات سالی که باز هم مثل قبل بدون یار گذشت
و حالا ماییم
و نقطه آغازی در پیش
و باز هم تنها توسل راه نجات ماست
توسل به امامی که تمامی مملکت ما بیمه نام اوست
پس به نام امام رئوف
و به امید آغازی تازه در راه بندگیت
💠برداشتی آزاد از:
دعای ابوحمزه ثمالی
#ماه_رمضان
#امام_رضا (علیه السلام)