💠پانـزدهـمیـن سـحـر أَمَرْتَنَا أَنْ لاَ نَرُدَّ سَائِلاً عَنْ أَبْوَابِنَا وَ قَدْ جِئْتُكَ سَائِلاً فَلاَ تَرُدَّنِي إِلاَّ بِقَضَاءِ حَاجَتِي بازبه‌ماامرفرمودى‌كه سائلےراازدرگاه‌خودمحروم‌برنگردانيم ومن‌هم‌سائلم بہ‌درگاه‌كرمت‌پس‌مراتاحاجتم‌روانسازى‌بازمگردان... و در دل این سحرهای پر نور پشت در کرمخانه‌ی الهی خیل گدایان صف کشیده‌اند به امید گوشه نگاهی و به انتظار لقمه نانی اما و در دل همین شبها گدایان سفله‌ای مثل من هنوز در کوچه‌های سرگردانی آواره‌اند و محروم مانده از بار عام الهی يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ و ما بنده‌زاده‌ها از همان بدو تولد که چشم به جهان گشودیم خو کرده‌ایم به فقر و عجب حال عجیب است این فقیری اما این فقیر بودن با تمام گدایی‌های جهان فرق دارد کاسه‌ی ما همیشه پر است و دلــ❤️‍🩹ـــمان همیشه آرام چون دست پیش آقایی دراز کردیم که نخواسته کاسه‌ی گدایی ما را پر می‌کند و چه عزتی بالاتر و گواراتر از این خاکساری و چه ثروتی بزرگتر تر از این فقیری و امشب در پانزدهمین میعادگاه عاشقی ما دست به دامان ارباب کریمی شده‌ایم که ناخواسته هم حتی عطا می‌کند و حتی آن گره‌های کوری که در جان و جهان ما افتاده و ما خودمان هم بی‌خبریم را حل میکند و هیچ موجودی در عالم نیست الا اینکه یک بار میهمان خوان کرمش شده حتی بیمــ💔ـــاران جزامی‌ها حتی وحوش در دل صحرا و حتی من بی سر و پا و نالایق که تا ابد مدیون لطف اویم... 💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی سوره فاطر آیه ۱۵ (علیه‌السلام)