+تو دزدی! با ترس نگاهش کردم... دستبند و اورد جلو و لب زد +باید بندازمت زندان تا ادب شی خانوم کوچولو! با بغض نگاهش کردم و گفتم _هرکاری میکنم منو ننداز زندان... خیره نگاهم کرد و گفت ∶ _هرکاری؟؟؟ سری تکون دادم که با گفتن شرطش نفسم رفت..😱❌ https://eitaa.com/joinchat/4128899772C3490b73773