. مرا دریاب اے صیاد! ڪـمتر سرڪَرانی ڪن من آزادے نمی‌خواهم قفس را آسمانی ڪن دعا ے رستڪَارے عمر طولانی نمی‌خواهد دلت پیر است! می‌دانم، سرِ پیرے جوانی ڪن براے دل بریدن خنجرے بُرّان‌تر از دل نیست اڪَر آزرده از ؏شـقی به مردم مهربانی ڪن زبان مشترڪ بین تمام ؏ـاشقان اشڪـ است مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی ڪن خداوندا اڪَـر جایی دلی بی‌تاب دلدار است! نمی‌دانم چطور اما خودت پادرمیانی ڪـن....!!