توي اين مدينه ،از غمت پريشونم شبِ آخرمه ، بي تو من نميتونم از ، وقتي رفتي پركشيدي روي نيزه ، ديدمت با، نااميدي گريَت افتاد ، تا كه اشكامو ميديدي حس ميكردم ، مثل من رو ، نِي خميدي چار ماهه ، كابوس غم هامو ميبينم چار ماهه ، عَلَم سقامو ميبينم چار ماهه ، خار تو پاهامو میچینم مظلومه ، يا ام كلثوم يادمه شبي كه ، غم گرفته بود دلها شبي آخريكه ، ميرفت از پيشم بابا با ، اشك چشمام گريه ميكرد از غماي ، كوفه و شام گريه ميكرد از فراقِ ، من با تو روضه ميخوند و از جسارت ، ازلب بام گريه ميكرد تعبير شد ، خوابي كه ديدم از جدايي تعبير شد ، كابوس اصغر و لالايي تعبير شد ، كه ديدمت رو نيزه هايي مظلومه ، يا ام کلثوم @navaye_asheghaan