(ع) اونجایی که دق می کنه زائر از غم ، حرم بقیعه از غربت اون می گیره قلب آدم ، حرم بقیعه چشم زوّار بقیع روز و شب بارونی وقتی اونجایی چه بی سامونی انگاری تنها توی زندونی ، وای سلام آقا غرق غمه دلی که مبتلاته فاطمه گریه کن روضه هاته ضریح تو توو قلب نوکراته اونجا که غمش اشک تو در میاره ، حرم بقیعه اونجا که الان یه زائرم نداره ، حرم بقیعه تو خودت دردِ دلِ زوّار و ، می دونی حتی گریه هاشونم پنهونی... نه حرم داری نه سایه بونی ، وای سلام آقا عجب غمیه غم بی قراری روی دلم مونده یه زخم کاری حتی زیارتنامه هم نداری اونجایی که قبله ی تموم دلهاست ، حرم بقیعه اونجایی که زائرش همیشه زهراست ، حرم بقیعه شبیه حسین غمت جا داره ، تو سینه اسم تو به درد من تسکینه چقدر نام حسن شیرینه ، جان حسن جانم دوسِت دارم اندازه ی یه دنیا ای پسر ارشد بی بی زهرا از نفست زنده میشه مسیح حسن جانم به حیدر و فاطمه نورِ عینی رو گردنم بوده همیشه دِینی من از دعای تو شدم حسینی سبک ✍بهمن عظیمی @navaye_asheghaan