ادامه شعر ترکیب بند ولادت امام رضا از فایل قبلی در این حـریـم قـدسـی سر تا سر آیـنه روشن شده به نور تو چشمم هر آینه گرد و غبار صحن تو را می خرد به جان همواره بوده است بر این باور آینه پر می کشد از این همه قلب شکسته آه سر می زند از این همه چشم تر آینه عکس ضریح توست که در قاب چشم هاست یا عکسی از بهشت نـشـسته بر آینه گـم کــرده دارم، آمــده ام با نـگــاه تو پــیــدا کـنم تـمـام خـودم را در آیـنه لـبــریــز روشــنـی است تـمام رواقها آئــیــنــگی ست جــان کــلام رواقــهـا شب های گریه تا به سحر حرف می زنم با واژه واژه خون جگر حرف می زنم شمعم که گریه میکنم و گـریه می کنم با قطره قطره آتش تر حرف می زنم روح لطیف تو شـده سنگ صبـور من گویی که با نسیم سحر حرف می زنم گـاهی کـنـار پنـجـره های ضـریح تـو گاهی در آسـتانۀ در حرف می زنم شبهای بــارگــاه تو را درک کـرده ام از «لیله الرغائب» اگر حرف می زنم بر لب رســیــده از قـفـس سیـنه آه من حـرف دل است روی زبــان نگـاه من روی تو را ستاره ی اشراق خوانده اند خوی تو را «مکارم الاخلاق» خوانده اند دست تورا که خالق لطف و کرامت است روزی رسان انفس و آفاق خوانده اند باران مـهـربــانی بی وقــفــه ی تو را شأن نزول سـورۀ انـفـاق خوانده اند در مذهب نگاه تو غم حرف اول است چشم تو را پیمبر عـشاق خوانده اند هفت آسمان و رحمت «شمس الشموسی» ات ذرات خاک و لطف «انیس النفوسی» ات شاعر: محمد جواد شرافت 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan