. مداح: حاج 🌿 یک لحظه تو خیمه گام، یک لحظه تو قتلگام لبه تشنه کشتنت پیش چشام از گریه زخمه صدام، بارونه اشک چشام دشمنم گریه میکرد با گریه هام زینت دوش نبی، تو مقتل تشنه لبی زیر دست و پا به فکر زینبی دیدم در تاب و تبی، دیدی با بی ادبی من و میزدن یه عده اجنبی غرق خونه تن تو، مردم با کشتن تو حق مادری دارم گردن تو رفتی با رفتن تو، غارت شد گلشن تو چادرم فدای پیروهن تو... رفتی ریختن سر من، غارت شد زیور من رفتی زخم پر من میسوزه پیکر من مثل انگشرت انگشتر من آتیش دور قافله است دور خیمه هلهله است جلودار کاروانت حرمله است دستام بین سلسله است، پای من پر آبله است چقدر بین من و تو فاصله است دیدم دست و پا زدی، مادر رو صدا زدی سرت و به خاک قتلگاه زدی دیدم بی هوا زدن، خیلی ناروا زدن پیرمردا تورو با عصا زدن تو مقتل قیامته، غوغا وقت غارته خولی از تنت پیِ غنیمته .👇 ............. . به سبک(یک لحظه تو خیمه گام.....) شرمنده ام از روی تو از زخم پهلوی تو دست من رسیده به بازوی تو آب می ریزم رو تنت سخته غسل بدنت خون تازه میچکه از پیرهنت * میبندم بند کفن تنها شد ابالحسن این نگاهه آخرین نگاه من دیگه وقت رفتنه این پیکر جان منه آدم از جونش چی جور دل بکنه * میبینم با اشک و آه زیر نور سرد ماه نیمی از رخت کبوده و سیاه رو به خالق میکنم من دارم دق میکنم تو سکوت خونه هق هق میکنم * روضه خونت حسنه زینب بر سر میزنه روی دستای حسینت کفنه با گریه صدات کنم چی جوری رهات کنم تو کفن بشی و من نگات کنم . @navaye_asheghaan