دو بیتی های وفات حضرت رباب علیهاالسلام نشسته گوشه ای تنها می خونه ربابه چون دل دریا می خونه به یاد چشم نیمه باز اصغر به سینه میزنه لالا می خونه عزیز غنچه منظر یادش آید تمام باغ پرپر یادش آید میان گریه های مادرانه تبسم ها اصغر یادش آید به حال او دل هر غم شکسته برایش بغض ِ در ماتم شکسته خودش دیده سر اصغر جدا شد سه شعبه استخوان را هم شکسته چه می شد در شبش مه پاره اش بود انیس این دل بیچاره اش بود به روی دامنش گم کرده دارد دلش خوش بود اگر گهواره اش بود پرستویش ! ولی بی بال می رفت به دنبالش به هر منوال می رفت سر اصغر که می افتاد بر خاک ربابه ناگهان از حال می رفت وفا داریش بی حد و حسابست که شرحش فارغ از نثر و کتابست به یاد جسم مجروح حسینش مداوم زیر نور آفتابست محسن غلامحسینی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113