⚠️
#رفاعه_نباشیم! ⚠️
🔸رفاعه بن شدّاد بَجَلی در جنگ جمل و صفین شرکت داشت. در زمان حکومت علی(ع) قاضی اهواز بود. به سیدالشهدا نامه نوشت و دعوت به قیام کرد، اما در کربلا حاضر نبود.
پس از واقعه عاشورا در صف توابین به خونخواهی حسین(ع) قیام کرد.
وقتی توابین شکست خوردند، در پی مختار آمد تا با او به هدف دست یابد. اما نتوانست مختار را بفهمد و پس از مدتی، او را ترک کرد. رفاعه مختار را خائن به قیام میدانست.
او به صف شمری پیوست که بزرگترین جنایت تاریخ را به نام خود رقم زد .
توجیهش برای همرکابی با شمر این بود که شمشیر برای مختاری تیز کرده بود که از او خوشش نمی آمد
حتی به صف نمازی ایستاد که شمر، امام جماعتش بود.
رفاعهای که به خونخواهی حسین(ع) قیام کرده بود، حالا از لجِ مختار، پشت سر شمر نماز میخواند و امید داشت از قاتلان پسر فاطمه(س) انتقام گیرد !!!
🌕 وقتی چرخش های گفتمانی برخی سیاسیون را می بینم، هنگامی که مواضع عجیب برخی دوستان را می شنوم، ناخودآگاه یاد ماجرای رُفاعه می افتم.صحبتها، اقدامات و کنشهایی که برای آن دلیلی جز لجاجت نمی بینم.
🔸دوستانی که تا دیروز کنارت بودند اما سر یه اتفاق،به کل گذشته شان پُشت می کنند و از سر لج تو حاضرند پژواک صدای کسانی باشند که روزی دوست داشتند صدای آنان را خفه کنند.
هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد لجاجت داشت ، اما لگدش را به نظام و رهبری زد،
منتظری از امام کینه به دل گرفته بود، اما صدای منافقین و باند مهدی هاشمی شد،
احمدی نژاد نسبت به شورای نگهبان دل چرکین بود اما همنوا با دشمنان این نظام دستور به تحریم انتخابات داد ؛
موسوی، کروبی، امجد، آذری قمی، شیخ علی تهرانی، آیتالله شریعتمداری و دهها اسم و فامیل دیگر وقتی سرگذشتشان را می بینی و علتیابی می کنی مسیر انحراف آنان را، اگر به چند علت برسی، قطعا یکی از آنان لجاجت سیاسی است.
🔸لجاجت سیاسی انسان را کور می کند. انسان را سیاه و سفیدی و صفر و صدی بار میآورد.
می شناسم دوستانی را که از لج با رئیسی به رأیدادن به همتی رسیدند !
میشناسم دوستانی را که از سر لج با جلیلی و برخی اطرافیانش مدافع برجام شده اند .(حتما ولایتی و قالیباف و مناظرات سال ۹۲ یادتان نرفته )
میشناسم رفقایی را که امروز نسخه انفعال میپیچند و میگویند دیگر حرف زدن و نوشتن فایدهای ندارد، می پرسم چرا؟
میبینی ماجرا بر میگردد به تحلیلش از حمایت رهبری از برجام و تیم هسته ای، بر میگردد به حمایت و تعریف و تمجید های رهبری نسبت به آملی لاریجانی، بر می گردد به رد صلاحیت احمدی نژاد، بر می گردد به مخالفت رهبری با استیضاح روحانی و... گزارههایی که خود برای خود ساخته و نتیجه گرفته است و امروز هم نوا با خناسان نسخه ناامیدی و انفعال می پیچد.
🔸در اغتشاشات اخیر ، همه دیدیم طیفهایی از قلیل رزمندگان پشیمان و خسته از مجاهده ای که به جهاد با جگرخواران کوموله و جنایتکاران دموکرات افتخار می کردند ولی به خاطر برخی لجاجتهای کودکانه با اطرافیان با کوموله و دموکرات همنوا شدند !!!!!!
بسیاری از انتقاد ها و کنش های امروز را حاصل لجاجت سیاسی می بینم.
لجاجت دور باطل است. محورش حب و بغض است.
در حالت لجاجت سیاسی نسبت تو با اشخاص تعیینکننده کنشگری و مواضعت میباشد و نه تکلیف و ارزش های دینی و انقلابی.
چون از کسی بد دیده ای، خاطره تلخ داری و به هر دلیلی از او خوشت نمی آید، کینه ورزی میکنی، حتی حاضری با دشمنان دیروزت، دست مودت بدهی، تا او زمین بخورد. حتی حاضری با کسانی که دیروز به خونت تشنه بودهاند نزدیک شوی تا او خوار شود.
البته در تاریخ کم نداشته ایم بزرگانی را که در دام لجاجت سیاسی افتاده اند. چه بزرگانی که حضرت امام به آنان نهیب زد و از مسیر برنگشتند.
مگر ماجرای نوع نگاه آیت الله خامنه ای به اختیارات حکومت اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران را فراموش کرده ایم؟ امتحانی که آیت الله خامنه ای از آن سربلند بیرون آمد.
چه بسیار افرادی که توسط شورای نگهبان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری رد صلاحیت شدند اما رفوزه نشدند در این امتحان.
چه بسیار دوستانی که صرفا بخاطر مطالبهگری و عدالتخواهی شان کارشان به دادگاه کشید، اما پُشت به جمهوری اسلامی و آرمانهایش نکردند.
چه بسیار رفقایی که در مسائل متعدد با رهبر انقلاب دچار اختلاف در تحلیل شدند اما حرف ایشان را مُطاع دانستند و اطاعت را واجب.
🔸بله! امتحان سختی است. می توانیم چنان رُفاعه و منتظری و احمدینژاد باشیم که در تاریخ به تذبذب در اندیشه و رفتار از ما یاد کنند و یا میتوانیم چنان ابوذر و مصباح و امامین خمینی و خامنهای باشیم که همگان بر ایستادگی و پایداری اصولی و مبناییمان شهادت دهند.
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً