طلوع میکند آن آفتاب پنهانى
زسمت مشرق جغرافیاى عریانى
دوباره پلک دلم می پرد، نشانه چیست؟
شنیده ام که می آید کسى به مهمانى
کسى که سبزتر است از هزار بار بهار
کسى، شگفت کسى، آن چنان که می دانى
تو از حوالى اقلیم هر کجاآباد بیا
که می رود شهر ما رو به ویرانى
در انتظار تو تنها چراغ خانه ماست
که روشن است در این کوچه هاى ظلمانى
کنار نام تو لنگر گرفت کشتى عشق
بیا که نام تو آرامشى است توفانى
✍قیصر امین پور
❣
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌐
@rahyafte_com