نور باشد سائلی در ظل دیوار شما
کور بینا میشود با یاد دیدار شما
با کلاف جان به بازار محبت بسته صف
گشته صدها یوسف مصری خریدار شما
میفروشد ناز، دوزخ بر گلستان بهشت
گر نسیمی آیدش از طرف گلزار شما
از چه بنشستید با ما فرشیان تیره روز
ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما
چند روزی داشت هر کس نوبت جولان، ولی
تا خدائی خدا، گرم است بازار شما
سر خط آزادی خلق است در دست کسی
کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما
نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید
بوده از آغاز ، بنده پروری کار شما
آسمان بر کف گرفته کاسه از خورشید و ماه
گشته سرگردان گدای پشت دیوار شما
بر شما آل محمّد (ص) تا صف محشر درود
از همه خلق جهان و زحی دادار شما
این کرامت بس که شسته دست از دار جهان
گشته «میثم» خاک پای میثم دار شما
#امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی