.
روزی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی(ره) را برای صرف شام دعوت می کنند.
اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند.
آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.
.
به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد و هیچ گونه بحثی صورت نگیرد، آنها نیز می پذیرند.
.
پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود، می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت:
قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد!
اما باز آنها گفتند:
پس قرار بر این شد که از آن جایی که تمام حضّار در جلسه، حافظ حدیث بودند برای متبرک شدن جلسه، هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد.
.
آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید.
.
علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید.
همه قبول کردند.
سپس علامه امینی فرمود:
قال رسول الله(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»
.
حضرت رسول اکرم(ص) فرموه است: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.
سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند.
.
سپس گفت:
حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم!
بعد از کل جمع پرسید:
آیا فاطمه الزهراء(س) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت؟!!
.
اگر می شناخت، امام زمان فاطمه(س) چه کسی بود؟
.
تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند:
.
اگر بگوییم نمی شناخت، پس باید بگوییم که فاطمه(س) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد؟!!
و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده؟
.
در حالی که بخاری (از سرشناس ترین علمای اهل سنت) گفته:
«فَاطِمَةُ(س) مَاتَت وَ هِیَ سَاخِطَةٌ عَلَیهِمَا»
فاطمه(س) در حالی از دنیا رفت که از ابوبکر و عمر غضبناک بود.
.
و چون حضار مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (ع) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.
.
🌹 شادی روح مطهر مرحوم حضرت علامه امینی صلواتی قرائت بفرمایید 🌹
.
#علامه_امینی