💐۱۰۰خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی الله علیه واله وسلم* بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. ۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد. ۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. ۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. ۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. ۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. ۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. ۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. ۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. ۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد. ۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.» ۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد. ۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد. ۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود. ۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد. ۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد. ۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت . ۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد. ۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد . ۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد. 🔻ادامه مطلب 🔻