‍ 🏴شمع و گل امشب مُهیّا کرده ایم رو به سوی “فاطميه” کرده ایم🏴 خوشه هاي گريه امشب ديدني ست شور و حال “فاطميه” ديدني ست عاشقان چون شعله پرپر مي زنند روضه مي خوانند و بر سر مي زنند شاعر گلهاي سرخ و پرپرم مي زند غم، آسمان را برسرم راهها چون ختم بر يک بيت شد اين حرم مخصوص “اهل البيت” شد اين زمين عشق نذر “مصطفي” ست صاحب خانه “علي مرتضا” ست کعبه مکي! مدينه کوي توست ياعلي! قرآن شيعه روي توست “حضرت زهرا” وجود “مصطفي” ست بانوي تو بي بي خير الوري ست اشک شيعه از سرشک “فاطمه” ست زاري زمزم به جوي زمزمه ست بر تنور ناله بايد بردميد از بهار رفته مي بايد شنيد از نواي روضه از برگ کسا از بهار “فاطمه” خيرالنساء اين زمين وقف وجود پاک هاست “فاطمه” اينجا بزير خاک هاست اي نگاهت سوي کوفه- علقمه در دل اين خاک هستي “فاطمه”! مصطفي را عطر او دنباله است فاصله با عشق هجده ناله است هفت منزل در ره غم مي شود فاصله با “فاطمه” کم مي شود تا برويد ناله در ناي همه اشک! هيجده بارگو: يا فاطمه شاه مردان “مرتضي” با چشم تر داغ هجده ساله دارد بر جگر ياعلي! اشک و تو يعني: شمع و آب در ميان جان خود چاهي بياب دسته گلهايت علي جان! پرپرند نور چشمي هاي تو بي مادرند ياعلي! منگر تو را جان حسين اشک را بر گونه- چشمان حسين ياعلي! بي طاقتي را رام کن “مجتبي” را در بغل آرام کن بيرق اندوه بر دوشت بگير اهل بيتت را در آغوشت بگير شاه مردان يا اميرالمومنين “فاطمه” مانده ست بر روي زمين بهر دفن بهترين ماه منيع مي روي با کودکان سوي “بقيع” آسمان افتاد شب در پيچ و تاب از تکان شانه هاي “بوتراب” ماه گرداگرد مذهب حلقه رد اشک در چشمان “زينب” حلقه زد آن که مي گريد به صبر و غم يک است اين که مي گريد “حسين کوچک” است “فاطمه” خوابيده امشب در کفن سرخ از اشک چشمان “حسين” سه يتيم از مهر مادر را ببين اشک حيدر- اشک حيدر را ببين در دل ظلمت به هنگام عبور اشک مي ريزند شب اهل قبور آسمان بنگر غروب ماه را غربت بنت رسول الله را روي دوش خويش جان آورده اي ياعلي! طاقت چسان آورده اي؟! کودکانت خيره بر دوش تواند اهل عرش ازاشک، مدهوش تواند رفت از کف يادگار مصطفي حد ندارد صبر تو يا مرتضي قبر کندي- آسمان بي تاب شد ياعلي! خاک از خجالت آب شد آسمان شيون طنين انداز کرد تا زمين آغوش خود را باز کرد گريه کن اي آسمان با همهمه خاک مي ريزند روي “فاطمه” اي کبود از عشق- نيلي پوش دين آخرين گل در بهاران زمين بحث تشبيه تو با گل قصه است “آسيه” در آستانت “فضه” ايست مي تپد در “فاطميه” نبض دين قلب زهراي اميرالمومنين 🔊صوت در پست پایین🔻 https://t.me/nedayhosseini/1272 🚩 @nedayhosseini