🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
💢قسمت نودم:
ذخیره های الهی
چند روز که گذشت با چهره هایی آشنا شدم که از افتخارات این مرز و بوم بودن و خوشبختانه الانم زنده هستند. علی باطنی(از روحانیون سرشناس و معاون حوزه های علیمه اصفهان)؛ احمد فراهانی(دکتر احمد فراهانی هم اکنون مدرس دانشگاه و نماینده ولی فقیه در دانشگاه ملایر) و چند نفر دیگه که هر کدوم از اون یکی بهتر و ماه تر از دیگری بودن.
از رفتار و حرف زدنای این دو عزیز متوجه شدم که روحانی اند. هر چند خودشون نمی گفتن و بایدم نمی گفتن. بالاخره دیوار موش داره و موشم گوش داره و حفظ جون واجبه. کافی بود بعثیا بو می بردن کسی روحانی یا پاسداره دیگه معلوم نبود زنده بمونه و اگرم زنده می موند زیر شکنجه های قرون وسطایی قرار می گرفت. کلا بین بچه های کربلای چهار و پنج روحانی و پاسدار و فرمانده زیاد بود و جوِ اردوگاه کاملاً انقلابی و حزب اللهی بود. چون خودم طلبه بودم خیلی خوب گویش و رفتار طلبگی رو می شناختم. اصلاً حالا چه اصراریه توی این هاگیر و واگیر من ثابت می کردم اونا روحانی اند! ولی خب یه وقتایی حس کنجکاوی یا همون فضولیِ آدم گل میکنه و میخاد بفهمه اصل قضیه چیه!
علی باطنی بچه اصفهان و سه چار سالی از من بزرگتر بود . ۲۵ سالی از عمرش گذشته بود. بسیار وارسته، صبور و باوقار. آدم از نحوه حرف زدنش که توام بود با طمانینه و لبخند ، لذت می برد. کسی نبود با ایشون همکلام بشه و مجذوب اخلاقش نشه. اوایل اسارت که من بند دو بودم جاسوسا چیزایی در باره اش به بعثیا گفته بودن ولی زیر بار نرفته بود و خیلی اذیت شده بود. چند بار تا حد مرگ کتک خورده بود. خودش برام نقل می کرد هر وقت میومدند تو آسایشگاه یکی از سوژه های دائمیشون من بودم و هر بار حسابی با کابل از خجالتم در میومدند
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
╔═.🍃.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌼🌼
╚═══════.🍃.═╝