💠گفتمان‌ها و دنیای بچه‌ها هرکداممان سراغ یکی‌شان رفتیم. قطر ۳ به ۲ ایران را برده بود و ما مانده بودیم با این سه بچه‌ی، چهار و هفت و نه ساله که هر کدام گوشه‌ای نشسته بودند و زار می‌زدند. باورم نمی‌شد، آخر مگر دختر چهارساله از فوتبال چه می‌فهمید که اینجور هق‌هق می‌زد. توی بغلم گرفته بودم و موهایش را نوازش می‌کردم. نگاهش که به دو پسربچه می‌افتاد، صدای گریه‌اش بلندتر می‌شد. برای این غیرت ملی‌شان دلم قنج رفت. سال‌ها پیش وقتی دانشجو بودم، وقتی ایران غنی‌سازی را تعلیق کرد، دانشجویان می‌کوبیدند می‌رفتند نطنز. اطراف سایت، زنجیر انسانی تشکیل می‌دادند. آن‌وقت‌ها همین حس غیرت ملی را داشتم. احمدی‌نژاد که آمد، شعار "انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست"، زودتر از آنچه که فکرش را می‌کردیم شد گفتمان توده‌ی مردم. آن موقع هم غیرت ملی همه‌مان قلقلک شده بود. ایران که اسراییل را زد، یک‌بار از دهنم پرید که اسراییل، ایران را زد. از دو پسربچه‌ی کوچک خانه، کارت زرد گرفتم. دست از سرم بر نمی‌داشتند: "ایران، اسراییل را زد. نه اسراییل ایران. ما سیصدتا پهباد فرستادیم. اونا با آمریکا و فرانسه نتونستند همه‌ی موشک‌های ما را بگیرند." اگر یک‌بار دیگر اشتباهی می‌گفتم کارت قرمز روی شاخش بود. آن روز این‌قدر همه خوشحال بودند که حتی برانداز فامیل می‌گفت: "باور کنید فقط اقتصادمان درست شود، ما مشکلی با این نظام نداریم." برق چشمان و لبخند روی لبش، شاهد غیرت ملی او بود. فکر کنم غیرت ملی یک امر فطری است. آدم‌ها وطنشان را دوست دارند؛ اما می‌توان فطرت‌ها را هم پوشاند. مثل سال ۱۴۰۰ که برای مسابقات جام‌جهانی شهر پر شد که نباید طرفدار تیم ملی کشورمان باشیم. چه پروپاگاندایی بود آن روزها. حالا دوباره نگرانیم. نگران پروپاگاندایی دیگر. گفتمان‌ها اثر می‌گذارند روی همه‌ی ما. گفتمان "ما در قفس‌ایم، نمی‌شود، نمی‌توانیم، نمی‌گذارند، اختیار نداریم" می‌تواند نسلی را تربیت کند مانند نسل هشتاد و نود که آرزویشان این است: "کاش ایران متولد نمی‌شدیم". گفتمان‌ها سمت‌وسوی زندگی حتی آرزوی بچه‌هایمان را معلوم می‌کند. 💠 تحلیلی به رخدادهای ایران و جهان میزبان جستجوگرتان هستیم. https://eitaa.com/negahh