👤 استاد ✍️ چگونه گناه نکنیم ۱-۲ 🔹 یک‌سری مباحث عرفان‌های نظری در کشور بیان می‌شود و بسیار زیاد است، اما عرفان عملی خیلی کم است. طرف تشنه شده اما در عمل راهکاری نیست، فلذا از جوی آب می‌خورد. مثلاً آقاسید علی قاضی بزرگ طباطبائی دو رکعت نماز ‌خواند، دیدند غش کرده است، سیاهی چشم‌هایش معلوم نیست، فقط سفیدی دیده می‌شد. چه‌کار می‌کرد؟ حضرت آیت‌الله بهجت این‌گونه بودند، آقای نخودکی اصفهانی آن‌طور بوده‌اند، این‌ موارد را می‌شنود و انتظار دارد او هم همین‌گونه باشد. یک سیستمی درست می‌کند و به بن‌بست می‌خورد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد و به کل آن شک می‌کند. 🔸آقای قاضی اگر به اینجا رسیدند، بیست و خرده‌ای سال فقط نگین عقیق زیر زبانشان گذاشتند تا حرف لغو نزنند. حرف‌های لغوی که منجر به غیبت‌کردن، خودشیرینی، اطلاعات لودادن و بسیاری مسائل دیگر می‌شود. مثلاً وقتی کسی از ما سؤال نپرسیده، حرف می‌زنیم. این‌ها به این دلیل است که حقارت شخصیتی داریم. می‌گوییم راجع‌به این مسئله نظریه بدهیم. خب ساکت بنشین! آقای قاضی هر موقع می‌خواستند حرفی را بزنند می‌گفتند برای چه باید این حرف را بزنم؟ تا از من سؤالی پرسیده نشود چرا باید حرف بزنم؟ و سنگ را زیر زبانشان فشار می‌دادند. 🚫 این فرمول آقای قاضی بوده و شما فرمول خاص خودتان را دارید. ما جایز نیستیم که این‌کار را بکنیم. شما خودتان بهترین دکتر خودتان هستید. مثلاً فقط خودتان می‌توانید تشخیص دهید که اگر من بعد از فلان غذا، این را بخورم حالم بد می‌شود. این‌ها را باید پیدا کنید. همه گیرها و گره‌های زندگی‌تان را می‌شناسید، باید خوب از آن‌ها استفاده کنید.