💢اتحاد علیه دشمن مشترک
🔹آیتالله سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور در پاسخ به دعوت رسمی شیجین پینگ رئیسجمهور چین در رأس هیئتی بلندپایه سیاسی و اقتصادی و برای دیدار رسمی عازم پکن پایتخت چین شد.
این سفر از وجوه مختلف قابل تحلیل است:
🔸نکته اول؛ جهان به سرعت در حال تغییر است. ما در حال تغییر جریانها و بلوکهای قدرت در نظام بینالملل هستیم. نظام بینالملل از یک نظام تکقطبی به یک نظام چندقطبی در حال گذار است. ایران در غرب آسیا و چین در شرق آسیا دو کشور بسیار قدرتمند و مستقل هستند. چین یک قدرت جهانی و ایران مهمترین قدرت منطقهای در غرب آسیاست.
🔹نکته دوم؛ از یکسو قدرت اروپا و ایالات متحده رو به افول و اضمحلال است. و از سوی دیگر شاهد رفتار معقولانه آنها در قبال کشورمان نیستیم. به اندازه کل عمر انقلاب اسلامی و حتی بیشتر از آن، غربیها علیه ایران دست به اقدام زدند و همواره از طریق راههای مختلف در صدد مشکلآفرینی برای انقلاب اسلامی بودهاند. در این تغییر و چرخش قدرت و روند رو به کاهش قدرت غرب آنچه نیاز است همکاری با قدرتهای نوین و بلوکبندیهای جدید است. دولت سیزدهم با فهم این موضوع به رویکرد متوازن در دیپلماسی را در دستور کار خود قرار داد. توسعه همکاری با همسایگان، تقویت روابط خود با کشورهای حوزه شرق و بلوکبندیهای جدید مانند شانگهای و بریکس از جنله این اقدامات بوده است.
🔸نکته سوم؛ جمهوری اسلامی برای تأمین منافع ملی و تحقق راهبردهای سیاست خارجی خود نگاه ویژه به چین دارد. زیرا این کشور دارای ظرفیتهای مهمی میباشد. چین به عنوان یک قدرت نوظهور میتواند در به فعلیت رساندن ظرفیتهای اقتصادی ایران کمک نماید. البته موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلتیک ایران میتواند کمک شایانی به اقتصاد چین نماید. رقابت میان آمریکا و چین سر ثروت و قدرت در مناطق اقیانوس هند و اقیانوس آرام در ابعاد سهگانه درهم تنیده رقابت، همکاری و دشمنی، کماکان جریان دارد. رفتار آمریکا در مواجهه با چین و ایران، میتواند کاتالیزور و تسهیلکننده روابط ایران و چین باشد.
🔅نکته پایانی؛ سفر اخیر رئیسجمهور کشورمان میتواند رابطه با چین را از رفتارها و تحولات مقطعی دور داشته و وارد روابط راهبردی نماید مسئلهای که در دولت قبل و به علت رفتار غربگرای دولت سابق بر زمین ماند.