مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .
۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.
۶۲-نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.
۶۳-بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت.
۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.
۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت
۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.
۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.
۷۲- روي زمين مي خوابيد.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.
۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.
۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.
۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.
۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.
۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.
۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.
۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.
۸۲-هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود.
۸۳-هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت.
۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت.
۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.
۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد.
۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.
۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد.
۹۷-وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸-از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.
۹۹-چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بود و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.
منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي
@nesfejahan99