مدرسه نویسندگی مبنا
مدرسه نویسندگی مبنا
شیخ ما (حَلّاج) دلتنگ یار بود. به خانه یار رسید، قَدَّش به پنجره نرسید، سر خویش بُرید و زیرِ پا نَها
🔖 شیخ ما هم دلتنگ یار بود. به خانه یار رسید، قَدَّش به پنجره نرسید، سرِ خویش بُرید. رویِ دست بلند کرد. ولی معشوق خانه نبود. 🖋 آقای زارع
#از_شما
📝
@nevisandegi_mabna