۲۷ رجب . مبعث پیامبر اکرم (ص) . اِقرأ ... بخوان هر آنچه که از او شنیده‌ای مهتاب رو ! بگو که از آن سو ، چه دیده‌ای ؟ افسانه بود قبلِ تو ، رویای عاشقان تو پایِ عشق را به حقیقت کشیده‌ای «تَبَّت یَدا» ... اَبی‌لَهَبان شعله می‌کِشند تا «لا» به لب ، به خَرمَنِ بت‌ها رسیده‌ای رويت سپيده‌ای‌ ست ، که شب‌های مکه را ... خالت پرنده‌ای‌‌ست ، رها در سپيده‌ای اول خدا ، دو چشمِ تو را آفريد و بعد با چشمکی ، ستاره و ماه آفريده‌ای بارانِ گيسوانِ تو ، بر شانه‌ات که ريخت هر حلقه ، يک غزل شد و هر چین ، قصيده‌ای راهب نگاه کرد ... وَ آرام يک تُرَنج افتاد از شگفتیِ دستِ بريده‌ای مَستَند آیه‌ها ، عَرقِ عقلِ اوّلند یا از درختِ معرفت ، انگور چيده‌ای ؟ آه ای نگارِ من ! که به مکتب نرفته‌ای ای جوهرِ یقین ! که مُرکَّب ندیده‌ای بالاتر از بلندیِ روح‌الامین ، امین ! تا خلوتِ خدا ، تک و تنها پريده‌ای حق با تو ، با صدای علی حرف می‌زند سبحانَ ربِّنا ! چه صدایی شنیده‌ای ؟ دستت به دستِ ساقی و جایی ندیده‌ام توحید را ، چنین که تو در خُم چشیده‌ای بر شانه‌ی تو رفت و کجا می‌توان کِشَد عالَم ، چنین که بارِ امانت کشیده‌ای ؟ دريای رحمتی و از امواجِ غُصّه‌ها سهمِ تمامِ اهلِ زمين را خريده‌ای حتی کنارِ اين غزلت هم نشسته‌ای خط ، روی واژه‌های خطايم کشيده‌ای گاهی هزار بیتِ نگفته ، نهفته است محبوبِ من ! در اشکِ به دفتر چکیده‌ای گفتند از جمالِ تو ، اما خودت بگو از ‌آن محمدی که در آيينه ديده‌ای . قاسم صَرّافان . کانال : @neyesorkh