نامه‌ی سرگشاده خانواده‌ی شهیدان و جانبازان سیدرضایی به شهردار شاهرود از شهید سخن راندن، سجایای آنان را ستودن و بر تقدیس آنان پای فشردن، گرچه یک وظیفه؛ اما خرما را به بصره بردن و زیره را به کرمان، کشاندن است! چه بگوییم که مفهومی کاملتر از "وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا" را در رسای افلاکیان، انذار و "عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ" را در فراخنای فهم ناقص خاکیان ابلاغ کند!؟ چه بنویسیم در رسای آنانی که "مجهولون فی‌الارض و معروفون فی‌السماء" اند، در حالی که غرور، وجودمان را فراگرفته و تفاخر، شعورمان را نشانه رفته، ذلت را عزت پنداشته‌ایم و نخوت را همت خویش ساخته‌ایم!؟ چه بنویسند صاحبان قلمهای گرفتار در قعود و غنود، در رسای سالکان ساحت قیام و شهود، در حالی که مالک ملک و ملکوت فرمود: "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا" ما اقرار می‌کنیم که در بن‌بست جهل گرفتاریم. قلم‌‌‌ها قاصر است و ادراکات عاجز و اراده‌ها در بیان فضیلت شهیدان، ناقص! با این همه اما، به پیروی از کتاب خدا و تبعیت از ولی خدا، فضیلت زنده نگاه داشتن یاد شهیدان را کمتر از شهادت نمی‌دانیم و در این راه، از او استعانت می‌جوییم. لایق نبود قطره به عمان بردن خار و خس صحرا، به گلستان بردن اما چه توان که رسم موران باشد پای ملخی سوی سلیمان بردن این روزها، عکس مشعشع شهید غلامرضا باباحجیان، از دیوار شهرداری شاهرود، به دست یا دستور هر کسی، به هر بهانه و با هر انگیزه‌ای، به زیر کشیده و برای فرزند و خانواده‌ی دل‌فگارش ارسال شد! ما برای فرزند دل‌آزرده‌ی او می‌نویسیم که: "وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ" و اما به‌ روابط عمومی شهرداری و مشخصا" شهردار محترم شاهرود که در واکنش به بیانیه‌ی جمعی از خانواده‌ی شهیدان، آنان را با سیاه‌واژگانی همچون معاندان انقلاب اسلامی و گستاخ، خطاب کرده و با تکیه بر لوح تقدیر استاندار محترم، در ادامه و به بهانه‌ی تکذیب خبر مندرج در یک رسانه، خواسته یا ناخواسته و دانسته یا ندانسته، همزمان صاحب رسانه و جمعی از خانواده‌های شهدای معترض را به عنوان ضدانقلاب معرفی و تهدید می‌کند، نکاتی را یادآور می‌شود: اولا شایسته بود شهردار محترم، به جای تکذیب خبر و قلمفرسایی، به نحوی که موجد ابهامات و نگرانی‌های بعدی است، به عنوان مدیری که مسوولیت فعل و ترک فعل همه‌ی ارکان سازمان، متوجه اوست، در صدد جبران این پیش‌آمد ناگوار باشد تا وجاهت تقدیرنامه‌ی استاندار محترم، به باور بنشیند! ثانیا" به شهردار محترم یادآور می‌شود تقدیرنامه‌ی این و آن، در برابر تقدیر خدای متعال از عائله‌ی شهیدان، هماوردی غیر قابل اعتناست. به ایشان توصیه می‌شود به کلام خدا توجه و ترجمه‌ی آن را در مصحف شریف، جستجو کند که فرمود: ... وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ. تقدیرنامه‌ی آقای استاندار، با به زیر کشیدن عکس شهید در مجموعه‌ی تحت مدیریت جناب‌عالی و ارسال آن برای فرزند شهید و سپس بیانیه‌ی محل تامل روابط عمومی تحت امر آن‌جناب، جامع‌ الاضداد است؛ آقای شهردار! تهدید نمودن آنها که با دست خود، شهیدانشان را به خاک وطن سپرده، تداعی‌کننده‌ی افسانه‌ی خرگوشی است که با تیرکمانش، خورشید را هدف گرفته بود. اینجا شاهرود است؛ آقای شهردار! لازم است قلمرو مسوولیت خود و مردمان غیور و انقلابی‌اش را بشناسید! سخن به هزل مگشائید و به جای تهدید که فرار به جلوست، در اندیشه‌ی جبران بوده و فراموش نکنید که عکس یکی از قهرمانان وطن، از دیوار سازمان تحت مدیریت شما به زیر کشیده شده و شما باید به مردم و خانواده‌‌های شهیدان پاسخگو باشید. پاسخگویی، البته به خیر و صلاح عاملان و آمران این واقعه‌ی تلخ است و هیچکس را از محکمه‌‌ی الهی گریزی نیست که فرمود: "یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ" والعاقبه للمتقین شاهرود - قلعه‌نوخرقان خانواده‌ی شهیدان و جانبازان سیدرضایی ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ شبکه‌ی نظارت مردم بر دولت مردمی http://eitaa.com/nezarate_mardom