🔅السّلام علیڪَ یا سیّدَ الساجدین🔅 🔹یزید پس از واقعه کربلا درصدد نابودی و شهادت ائمه معصوم (ع) از جمله امام سجاد (ع) بود که قادر بر این کار نشد❗️ 🔸پس از واقعه‌ی کربلا، یزید تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را نیز از میان بردارد. به همین دلیل در ملاقات‌هایی که در کاخ خود با او و سایر اُسرا داشت، منتظر بود از او حرفی بشنود که بهانه‌ای برای قتلش باشد. 🔹یک روز امام را به کاخ خود فرا خواند و از او سوالی پرسید. امام در حالی که تسبیح کوچکی را در دستش می‌گرداند، به او پاسخ می دادند. یزید گفت:« چگونه جرأت می‌کنی موقع حرف‌زدن با من تسبیح بگردانی؟» 🔸امام فرمود:« پدرم از قول جدم فرمود هر کس بعد از نماز صبح، بی‌اینکه با کسی سخن بگوید، تسبیح در دست بگیرد و بگوید: « اللّهم اِنّی اَصبَحتُ و اُسَبِّحُکَ و اَمجَدُکَ و اَحمَدُکَ و اُهَلِّلُکَ بَعدَ ما اَدیرُ به سُبحَتی» سپس تسبیح ‌در دست، هر چه می‌خواهد بگوید، تا وقتی به بستر می‌رود، برایش ثواب ذکر گفتن منظور می‌شود. پس هر گاه به بستر رفت، باز همین دعا را بخواند و تسبیح را زیر بالش خود بگذارد، تا موقع برخاستن از خواب نیز برای او ثواب ذکر خدا منظور می‌شود. من هم به جدّم اقتدا می‌کنم.» 🔹یزید گفت:« با هیچ کدام از شماها سخنی نگفتم، مگر اینکه جواب درستی به من می‌دهید.» پس به او هدایایی داد و دستور داد امام را آزاد کنند🔅 📚بحارالانوار/ج۴۵ ص ۱۳۵و۲۰۰