📌 روزی که امام خندید. | فیلم شور حاج بخشی پیر دلاور در جبهه ها، گردان عمار قبل از عملیات والفجر ۸ آزادی شهر فاو| 🔹 پسر حاجی بخشی تعریف می‌کرد، توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند، من هم همراه پدرم بودم. ◇ توی حسینیه جماران مملو از جمعیت بود، امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار می‌دادند و امام هم دستش رو برای رزمنده ها تکون می‌داد. ◇ امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن. ◇ ماشاالله ...حزب الله ◇ بسیجیها ...حزب الله ◇ سپاهیا ...حزب الله ◇ ارتشی ها ...حزب الله ◇ و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد. ◇ حاجی گفت: کجا میرید ... همه گفتند: ◇ حاجی گفت: با کی میرید ... همه گفتند: ◇ حاجی گفت: مارم ببرید ◇ همه یکصدا گفتند ... جا نداریم..😂 ◇ اینجا بود امام بزرگوار شروع کردن خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش میکشید. گفت آقاجان: ببین این جوونها من پیرمرد رو اذیت میکنند. 🔰 در پیام رسان ایتا به ما ملحق شوید @nishgonn 📡 https://eitaa.com/nishgonn