__________________ اسمش محمد هادی بود ولی هادی صدایش می‌کردند. شب تولد امام هادی به دنیا آمد بخاطر همین این اسم را برایش انتخاب کردند. هر چه بزرگتر می‌شد اسمش را بیشتر دوست داشت مخصوصا وقتی زندگی‌نامه شهید ابراهیم هادی را خواند و تصمیم گرفت شبیه شهیدهادی زندگی کند. از همان بچگی معروف بود به مهربانی و ادب. اهل فوتبال بود و تابستان‌ها وقت آزادش را با کار کردن پر می‌کرد، فلافل فروشی وکارهای فنی مثل لوله کشی انجام می‌داد. دلش میخواست طلبه شود و بالاخره پدر و مادرش را راضی کرد تا به نجف برود و آنجا درس طلبگی بخواند. مادرش می‌گوید هادی عاشق شنیدن روضه و سینه زنی بود حتی وقتی روی موتور می‌نشست و در جاده حرکت می‌کرد با صدای بلند روضه می‌خواند و گریه می‌کرد. وقتی به عراق رفت تا درس طلبگی بخواند از خوشحالی اینکه به حرم امام‌علی و امام‌حسین نزدیک شده است در پوست خود نمی‌گنجید. توی نجف هم درس می‌خواند و هم کلاس اخلاق می‌رفت و هم به گفته دوستانش برای دوست‌هایش و آدم‌هایی که می‌شناخت کار میکرد. مثلا لوله کشی خانه‌شان را انجام می‌داد ولی از آنها پولی نمی‌گرفت و میگفت همه این‌ها برای خداست. خیلی از شب‌ها به کربلا می‌رفت و چند ساعتی توی بین‌الحرمین می‌ماند. وقتی داعش وارد عراق شد هادی ذوالفقاری هم در کنار نیروهای مقاومت عراق به جنگ داعش رفت. دلش نمی‌خواست دست دشمنان به حرم اهل بیت برسد برایش فرقی نمی‌کرد که ایران باشد یا عراق یا سوریه. با تمام وجود جلو داعش ایستاد تا اینکه داعشی ها با بمب‌ گذاشتن توی ماشینش او را توی سامرا شهید کردند. بعد از شهادتش از او دفترچه‌ای پیدا کردند که برنامه روزانه‌اش را توی آن نوشته بود. برنامه‌ای که پر بود از قرائت قرآن و دعا و نماز مستحبی. توی وصیت نامه‌اش هم از من و شما خواسته بود حواسمان به جمهوری اسلامی‌مان باشد. حالا شهید هادی ذوالفقاری توی نجف نزدیک حرم امیرالمومنین به خاک سپرده شده و هر سال تصویر زیبایش توسط جوانان ایرانی و عراقی توی پیاده روی اربعین از نجف تا کربلا نصب می‌شود. پایگاه اطلاع رسانی دعای ندبه شهرستان جلفا @nodbeh_jolfa