اگر مسعود کشمیری لو نرفته بود امروز در چه مسندی بود؟ برای اینکه بیشتر با مسعود کشمیری فرزند سعید آشنا بشویم باید مقدمه ای از او را با هم مرور کنیم. دانش آموخته دانشگاه تهران که قبل از انقلاب با دختر دایی اش به نام مینو دلنواز ازدواج میکند. مینو به واسطه برادرش ابوالفضل دلنواز که از اعضای شاخص گروهک منافقین بود وارد گروهک شد. ابوالفضل قبل از انقلاب در یک درگیری مسلحانه کشته شد و مینو به دلیل اعتمادی که گروهک به او داشت جایگزین برادر شد و در سازمان منافقین رشد داده شد تا جایی که سرپل عملیاتی مسعود کشمیری شد. مسعود کشمیری تحت تعلیم مینو دلنواز در مدت کوتاهی از یک کارشناس به یک مقام امنیتی شاخص ارتقا می یابد تا جایی که مسئول ستاد مبارزه با ضدانقلاب در کودتای نوژه می شود و با صحنه سازی هایی که انجام داد تا دبیر شورای امنیت کشور بالا آمد. شب ۲۹ خرداد با اعلام عدم کفایت سیاسی بنی صدر ، ستاد گروهک به سرپل ها آماده باش داده و و با فراخوان آشوب مسلحانه به سرپل های عملیاتی دستور ترور می دهد. مسعود رجوی اعضای شورای گروهک را متقاعد کرده بود که اغتشاش مسلحانه تنهاترین و نزدیکترین گزینه برای براندازی است. کشمیری از ابتدا یک هدف را دنبال می کرد و آن هم رسیدن به قدرت بالاتر بود برای همین هدف نهایی کشمیری این بود که کاندیدای ریاست جمهوری شود تا هم مردم از او تبعیت کنند و هم منافقین حاکم باشند. افرادی که در رشد مسعود کشمیری نقش مهمی داشتند سالها بعد چهره بزک کرده شان افشا شد. محسن سازگارا به آمریکا گریخت و یار بوش شد و بهزاد نبوی و سعید حجاریان در فتنه ۸۸ چهره واقعی خودشان را نشان دادند و سرآمد فتنه گران بودند و ... اینگونه بود که مسعود کشمیری با نام مستعار حنیف در گروهک منافقین رشد کرد و با این توهم که با انفجار دفتر نخست وزیری، انقلاب اسلامی متوقف می شود دست به جنایت بزرگی زد. به نفس افتادن گروهک منافقین از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و پس از آن ترور رهبر انقلاب در ۶ تیر ۱۳۶۰ و پس از آن انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ و به ۸ شهریور ۱۳۶۰ کشیده شد. گروهک متوجه شد اقدام نظامی و ترور علیه انقلاب اسلامی کارایی ندارد و فقط مردم بیدارتر می شوند. از این تاریخ به بعد شکل کار متفاوت می شود و سازمان از یک میلیشیای نظامی به گردان های تبلیغاتی و شایعه سازی تبدیل می شود و بنیاد تحریف را ایجاد میکند. سوال اصلی اینجاست که اگر مسعود کشمیری لو نمی رفت و افشا نمی شد امروز در کدام مسند نظام دینی مشغول به خدمت به منافقین بود. این یک پرسش و پاسخ نیست. یک الگوی بصیرتی است که اگر پاسخ دقیقی به آن داده شود یا شکل آن کشف شود، ده ها مسعود کشمیری افشا می شود. بعد از دستگیری معصومی (مسئول مبارزه با منافقین) در اواخر دهه ۶۰ مشخص گردید که خط فکری شهید والامقام آقای لاجوردی در دادستانی حلال مشکلات بوده است‌. در اسناد دادستانی موجود است که حاج اسدالله ساعت ها برای تبیین نفاق و تطهیر اسرای گروهک رجوی برای زندانی ها جلسه میگذاشته و کلاس های تبیین و نشست ها را در کنار رودخانه جاجرود برگزار می کرد تا برای متهمین جذابیت داشته باشد حتی با هم جوجه کباب درست می کردند و پیرامون تضادهایی که داشتند بحث می کردند و اما در آن طرف نفوذی منافقین در ستاد مبارزه با آشوب های مسلحانه برای اینکه چهره انقلاب را مخدوش کند بارها عوامل میدانی نفاق که توبه کرده بودند را شکنجه می داد تا آنها سرموضع بمانند و و پس از افشای هویت واقعی در اعترافاتش گفته که "گروهک منحوس رجوی" به او دستور داده بود تا چشم زندانی ها را در آورد و از آن عکس تهیه کند تا منافقین در خارج کشور بتوانند بهره برداری کنند. شجره خبیثه ای که کشمیری کاشت امروز در حال افشا شدن است و در نظام دینی هر کسی که به دنبال تولید نارضایتی باشد خواسته یا ناخواسته در دام منافقین گرفتار شده است. همچون کشمیری که با هدایت همسرش مینو دلنواز بهترین یاران انقلاب را به شهادت رساند. داستان کشمیری یکی از ده ها شبکه نفوذ در بدنه و راس نظام دینی است که بازنگری و کشف ماموریت آنها باعث سالم سازی جمهوری اسلامی می گردد. ✍محمدحسین واسعی 💡کانال جامع نفوذشناسی_تبیین: 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید