#دل_نوشته2⃣
از کودکی با انقلاب قد کشیدم و در همان طول قدکشیدنم یاد گرفتم قبل از هر چیزی یک بسیجی باشم و بس!
سعی کردم که مفهوم واقعی بسیج را در وجودم رشد دهم.
به من انگ چسباندند که برای حمایت از
#قالیباف پول گرفته ام و با لفظ
#پروژه بگیر، سعی در تخطئه عقایدم داشتند.
یا مثلاً با کنار هم گذاشتن نقدهایم به قالیباف و حمایتهای امروزم، سعی کردند که تصویری متناقض از من نشان دهند.
چه افسوس که نمیدانند برای کلان پروژه مدیریتی با وسعت جغرافیای ایران، میبایست جامع نگر بود و خردهنگاهها را نباید در تحلیل دخالت داد.
آموختهام؛
تفکر یک بسیجی عاری از کینه باشد، نسبت به دیگران.
یادگرفته ام یک بسیجی باشم که اگر روزی به صورتش سیلی بزنند، بلند بگوید:
«اگر آرامت میکند دوباره بزن!»
👈الان هم میخواهم بگویم اگر آرامتان میکنم صورتم مثل همیشه آمادهی سیلی خوردن است.
بزنید... اینقدر محکم بزنید تا آتش وجودتان کمی سرد شود...
با همین تفکر و بیچشمداشت از سرداری حمایت کردم که همه بسیج شدهاند تا بزنندش.
سپر بلای کسی شدم که همه متحد شدند تا حتی نامی از او نماند!
کسی که یقین داشتم و دارم یک ایران مدیون اوست برای از دست دادنش.
همانی که محکم نقدش میکردم و میکنم و هنوز هم معتقدم در مدیریت
#همتا ندارد.
همانی که معتقد بودم و هستم میتوانست زندگی و سفره معیشت مردم را سامان دهد، با قدکوتاهم پشتش مردانه بایستم و مانند
#شهیدقاسمسلیمانی افتخار کنم و بگویم:
«دوست داشتم که روزی رئیس جمهور کشورم شود»
🔻ادامه در پست بعد
@parvandeha